المسلسل الصيني الرومانسي “نور الحياة” | “Light Chaser Rescue” حلقة 31 مترجم [علاقة بين طبيبة ومحام]
= تیم نجات تعقیب کننده نور= = قسمت سی و یکم = بیا داخل چیشده؟ قربان میخوام درمورد رفتن به فنگ شی باهاتون صحبت کنم تروما بهبود پیدا کرده و بهبودی بعد از عملتون هم داره خوب پیش میره آقای ژان بعد از چند روز میتونین از بیمارستان مرخص بشین باشه
چرا دکتر ژان برای معاینه بیمارا نیومده؟ یه کار دیگه داشت چطوره یکم استراحت کنین احتمالا ژان ین برای کار بره فنگ شی راستش ما نمیخوایم که بره میره فنگ شی؟ که اینطور حالا که تصمیمتو گرفتی به انتخابت احترام میذارم بعدا بهشون توضیح میدم مطمئنم که درک میکنه ممنونم قربان داشتم دنبالت میگشتم
هنوزم میخوای بری؟ حرفای پدرت واقعا بیهوده بود؟ واقعا اصلا دوسش نداری؟ انقدر هیجان داری که کارت رو تو فنگ شی شروع کنی؟ اون تازه زیر تیغ جراحی بوده ژان ین لازم نیست به من اهمیتی بدی ولی اون پدرته و شما بیشتر از ده ساله که رابطتون قطعه دیگه چقدر میخوای
وقتت رو از دست بدی؟ دیگه از دستش نمیدم چی گفتم؟ گفتم نمیرم به رئیس هم گفتم و اون به جای من به پروفسور کوبن توضیح میده داری جدی میگی؟ دروغ گفتن بهت چه فایده ای داره؟ پس بگو ببینم این تصمیم رو به خاطر من گرفتی یا کاپیتان؟ مهمه؟ اره چون باید بدونم
موقع گرفتن این تصمیم اصلا بهم فکر کردی یا نه پس اگه از جوابی که بگیری راضی نباشی چی ؟ فراموشش کن لازم نیست بهم بگی اگه کاپیتان مریض نبود احتمالا تا الان دیگه رفته بودی فنگ شی چرا میخندی؟ میخندم چون خیلی بامزه ای واسم از عشق بزرگترا حرف میزنی اما فرق خودت با
یه پسر بچه چیه؟ بی دلیل حسودیت میشه چرا اینو میگی؟ من حسودیم نمیشه استرس نداشته باش فقط یه شامه بوسم کن اگه بوسم کنی استرس نمیگیرم بیا اتاقت کجاست؟ طبقه بالا مینگ مینگ مامان دینگ دینگ اومده تورو ببینه سلام خاله یادم نمیاد دعوتش کرده باشم مامان یادت رفت خودم بهت گفتم
دینگ دینگ میدونست تولدته برای همین اومد بهت تبریک بگه واست هدیه خریده خاله نمیدونستم چی دوست دارین واسه همین این مایع خوراکی زیبایی رو انتخاب کردم شنیدم اثرات ضد چروکش خیلی خوبه ضد چروک؟ من انقدر پیرم؟ نه اصلا میدونی این محصول چقدر گرونه؟ من حتی نخواستم واسه مامان خودم بخرمش
مامانم نمیخواد همینجوری الکی پول خرج کنی لازم نیست دفعه بعد اینکارو کنی برات جبرانش میکنم قول دادیا چیکار میکنین؟ باید دعوتتون کنم؟ اومدیم. اومدیم مامان، بشین مامان تو و دینگ دینگ زیاد همو نمیشناسین بعدا بازم میاد اینجا اینجوری متوجه میشه چی دوست داری هرکسی نمیتونه به این خونه بیاد دینگ دینگ بشین
بیا بشین خانم رئیس، مینگ مینگ آیچی، اومدی بهت گفتم بیرون شرکت خاله صدام بزنی ببخشید ترافیک خیلی سنگین بود دیر کردم تولدتون مبارک تو منو خوب میشناسی بله زنای پنجاه ساله باید خوب از خودشون محافظت کنن بیا بیا بشین جفتشون یه چیزن ولی سرنوشتشون متفاوته بیایین باهم بنوشیم امروز
هم دینگ دینگ هم آیچی اینجان بیایین باهم برای ما روی فن آرزوی تولدی شاد بکنیم به سلامتی خاله تولدتون مبارک ممنونم یکم غذا بخور باشه دینگ دینگ …این غذای مخصو مینگ مینگ مامان بیا از این بخور این طعم ترش و شیرین موردعلاقته امروز تولدته. بیشتر بخور باید خوشحال باشی اگه بتونی
دوست دختر بهتری هم پیدا کنی خوشحال تر هم میشم خاله من زیاد تو انتخاب هدیه خوب نیستم توهین نباشه امروز اومدم اینجا که صادقانه تولدتونو تبریک بگم تولدتون مبارک ممنون دینگ دینگ چرا همشو خوردی؟ میدونی که زود مست میشی مینگ مینگ اگه میخواد بذار بخوره آیچی یکم بیشتر غذا بخور یکم غذا بخور
انقدر نوشیدنی نخور اشکالی نداره. خودم میتونم این غذای مخصوص آشپزمونه. امتحانش کن مینگ مینگ، غذاتو بخور من.. دارم میخورم مامان دینگ دینگ، انقدر نوشیدنی نخور کاری به من نداشته باش ولم کن بیا بخوریم باشه دینگ دینگ، بسه دینگ دینگ دینگ دینگ مامان چرا اینکارو میکنی؟ دینگ دینگ اون اصلا ادب نداره
حالت خوبه دینگ دینگ؟ دینگ دینگ دینگ دینگ چرا انقدر زیاد خوردی؟ چرا ادای سرسختا رو درمیاری؟ حالت بهتر شد؟ نه نشد مامانت واقعا زورگوعه تو بگو، اخه چرا هدیه ها مثل هم بود ولی رفتارش متفاوت بود؟ ببخشید هیچوقت فکر نمیکردم مامانم همچین کاری کنه بنظرم بهتر بود امروز نمیومدم ناراحتش کردم
حالا خودمم حس بدی دارم دینگ دینگ این تقصیر تو نیست من دعوتت کردم چرا حس میکنم خیلی سخته؟ دینگ دینگ تو کارتو خیلی خوب انجام دادی فقط بقیشو بسپار به من اینجا کاملا فرق کرده حتی نمیتونم اتاقمو بشناسم لو بن ازت ممنونم یکی دیگه انجامش داده جرات ندارم به اسم خودم بزنم
تازه جراحی شدی و کتفت آسیب دیده باید خوب استراحت کنی تخته تخت اصلی خیلی سفته برات تشک خریدم لازم نبود زحمت بکشی به اون تخت عادت کرده بودم دیگه وضعیت فرق کرده بیا. امتحانش کن بیا چطوره؟ راحته؟ خوبه دکتر ژان واقعا خیلی به بیماراش اهمیت میده تمام فکرش به کارشه بنظر بهتره
از طرف تیممون یه بنر ابریشمی بهش بدم (این بنر برای تشکر از شخصی که ازش ممنونی داده میشه و باعث افتخار اون شخصه) خیلی خب تو دفترم آویزونش میکنم دکتر ژان واقعا اصلا خجالت نمیکشی بعدا باید یه طور دیگه باهات حساب کنم خیلی خب خیلی خب
حالا دیگه اتاق همه چیزش نو شده اما یکمی بوی روغن سرخ کردنی کم داره اینجا اصلا غذا نداره این چطوره؟ من میرم یکم غذا میخرم شما باهمدیگه حرف بزنین من دیگه میرم شیائو ین، یکم استراحت کن من خودم میتونم مرتبشون کنم فقط استراحت کن تازه جراحی شدی این چند روزه رو
باید موقع بلند شدن و چرخیدن مراقب خودت باشی رو زخمت فشار نیار برات پوره درست میکنم باشه به حرفت گوش میدم این توصیه پزشکیه دستورالعمل داروها و باید و نبایدها رو نوشته این مدت باید بیشتر استراحت کنی کمتر از تخت بیا پایین و کمتر ورزش کن باشه من باید برم سرکار
بذار تا بیرون بدرقه ات کنم گفتم از تخت نیا پایین باشه. به حرفت گوش میدم من دیگه باید برم، بابا ممنونم بخاطر کاپیتان اینکارو کردم نه بخاطر تو مجبوری اینجوری حرف بزنی؟ چجوری؟ خیلی خب چیه؟ حساب کردن دیگه مگه نگفتی بعدا یه جور دیگه باهام حساب میکنی؟ هنوز تصمیم نگرفتم
پس منو ببر بیمارستان بد شد. دارم میرم موسسه حقوقی تو مسیرم نیست کوته فکر من کوته فکرم؟ پس کی؟ تو ساعت کاری از زیر کارات در نرو (ذهن خوانی در رابطه) دکتر ژان، یکم کمتر سخت بگیر همین چندوقت پیش کمکت کردم باید از من و لو بن واسه آشتی کردن با آقای ژان تشکر کنی خوشبختانه، بابام بود اگه یه نفر دیگه بود از ترس میمیرد نه بابا لو بن گفت
تو تیم نجات آقای ژان بیشتر از همه به مرگ و جدایی عادت داره و مقاومت بالایی داره چرا هرچی میگه باور میکنی؟ البته که میکنم خودم به چشم دیدم چه کارایی بخاطرت کرد بذار یه چیزی بهت بگم رابطه یه چیز دو طرفه ست هیچکس هیچوقت یک طرفه خودشو قربانی نمیکنه
توام باید فعال باشی انقدر منتظر نمون که از دستش بدی و پشیمون بشی از رو خطای کتاب خوندی؟ مصادره شد هنوز تمومش نکرده بودم گذشته ها گذشته ما هنوز باهم برادریم هنوز برادریم امروز چی تمرین میکنی؟ من پارتنرت میشم میتونی ؟ حواست به زبونت باشه میخوای مسابقه بدیم؟ مثل قدیما خیلی خب
پول صبحونه رو آماده کن لو بن، داداش پنگ زودباشین. منتظر شماییما بیایین! بیایین دیگه بیایین بالا زودباشین بیاین فشار خونم نرماله؟ فعلا تو حالت نرماله من که اجازه ندارم کل روز جایی برم و همش تو این اتاق نشستم بدون اجازه ی من نمیتونی تو عملیات نجات شرکت کنی باشه. باشه
به حرفت گوش میدم تو عملیات شرکت نمیکنم ولی مشغول کار بودم نمیتونستم وقت بگذرونم حالا که باید استراحت کنم شاید باید یه کاری هم بکنم میخوای چیکار کنی؟ شیائو ین اون بچه ای که قبلا درموردش بهت گفتم بچه ای که تو زلزله نجاتش دادم هنوز یادت هست؟ اون گزارش رو خوندم
فقط با پیدا کردنش و گفتن حقیقت و طلب بخشش کردن میتونم کاملا این قضیه رو خاتمه بدم پس دنبالش میگشتی؟ اره اون موقع تو منطقه زلزله زده بچه رو دادم به امدادگرای پزشکی بعدا فهمیدم که فرستادنش یتیم خونه یتیم خونه هم گفت که به سرپرستی قبولش کردن ولی خانواده اش نمیخواستن
کسی مزاحمشون بشه بعدش هم ردش رو گم کردم من به روزنامه ها و مطبوعات سر زدم ولی اطلاعاتی که به درد بخوره پیدا نکردم برای همین نتونستم به جایی برسم الان دیگه همه چی پیشرفت کرده نگران نباش. پیداش میکنیم بسپارش به من خیلی وقته نودل درست نکردم فکر نمیکنم مزه خوبی داشته باشه
خوشمزه بنظر میاد بذار امتحانش کنم مزه اش خیلی خوبه میخوای برات غذا سفارش بدم؟ نیازی نیست سفارش بدی همین خوبه واقعا خوشمزه ست مهم نیست خوشمزه ست یا نه مهم اینه که دخترم شخصا واسم درستش کرده (تیپیکال همه ی پدرا) اینو نمیشه با هیچی جایگزین کرد سلام، میتونم کمکتون کنم؟ لو بن هست؟
وکیل لو؟ بله یه لحظه زن داداش میخوای لو بن رو ببینی؟ دنبالم بیا ممنون باشه بفرمایین لو بن از این طرف لو بن ببین کی اینجاست چیشده اومدی موسسه ما؟ امروز کار نداشتم اومدم با تو شام بخورم ولی من کل شب رو کار دارم بیخیال چه پرونده ای داری
که باید شب حلش کنی؟ کم پیش میاد زن داداش شخصا بیاد اینجا چطوره باهم شام بخوریم؟ سر و صدا راه ننداز حالا که انقدر بد باهام حرف زدی، مخفیش نمیکنم همگی توجه کنین همتون بیاین اینجا یه خبر مهم دارم که میخوام بهتون اعلام کنم لائو لو و خانم ژان
دارن به زودی ازدواج میکنن واقعا؟ ..هی تو مدرکم دارم لائو لو خیلی خوشتیپه گائو جونچی هی داری بدتر میشیا ببخشید همچین مدرک مهمی نه تنها تو گوشیم هست بلکه تو هاردمم نگهش داشتم پیشنهاد میکنم لائو لو ما رو مهمون کنه آره مهمونمون کن! مهمونمون کن تو خواب ببینین همتون امشب اینجا میمونین
و با من اضافه کاری میمونین، شنیدین؟ اشکالی نداره من براتون خوراکی شبانه میخرم امشب هم میتونین کار کنین هم خوراکی شبانه بخورین عالیه هنوز نرفتی؟ دارم تحقیق میکنم با لو بن نمیری بیرون؟ چه پیشنهادی داری؟ بنظرم حالا که سرت شلوغ نیست خوبه باهم بریم بیرون دلت واسه گائو جونچی تنگ شده؟ اخه کی دلش واسه اون تنگ میشه؟ اون فقط از زنای خوشگل خوشش میاد سست عنصره ته تهش فقط یه مرد بامزه و شوخه
که شاید بتونم یکم نوشیدنی باهاش بخورم مسئله بزرگی نیست پس ازش خوشت نمیاد پس باید بیخیال بشیم بیا باهم بریم بیرون باهمدیگه درسته اگه میخوای ببینیش فقط بگو راحت باش و هرچی خواستی بهم بگو الو امروز وقت داری؟ امشب خیلی سرم شلوغه رو شی و من امروز زودتر کارمون تموم میشه میخوایم با تو و گائو جونچی شام بخوریم شن رو شی میخواد گائو جونچی رو ببینه؟ واقعا باید واسشون یه فرصتی جور کنیم ولی ما امشب جلسه داریم خیلی خب، برگرد سرکارت نمیخواستم عاشقم بشه
ولی خب زیادی جذابم و خانم شن نمیتونه فراموشم کنه تقصیر منه خب اگه اینطوره پس میتونی دیگه برگردی سرکارت بذار یه چیزی بهت بگم بخاطر جنابعالی به ژان ین دروغ گفتم به عنوان مجازات باید برام غذا سفارش بدی بیا سفارش ندیم یه دروغ کوچیک میتونه لذت بخش باشه میفهمی چی میگم؟
کارتو دوست داشته باش ولی زندگیت رو بیشتر امشب یه درس بهت میدم بیا بریم میدونی چیه یه رستوران خیلی خوب هست لو بن، واقعا؟ بذار گیرم بیوفته حسابشو میرسم تو به اندازه کافی خودی نشون دادی ولی اون از زیرش در رفت اما نه حتی بیشتر و بیشترم پیش رفته نکنه میترسه
نتونه پیش ببرتش؟ به هرحال امروز فرصتشو نداری که حسابشو برسی اونا جلسه دارن خودتم که شنیدی برام مهم نیست تو امروز وقت داری و منم که شیفت ندارم بهتره باهم بریم استراحت کنیم کجا قراره بریم؟ بیا بریم یه جای رمانتیک عالــیه برو رو استیج و یه آهنگ بخون من؟ بیخیال تو دیگه خیلی کسل کننده ای وقتی سر کاریم سخت کار میکنیم و وقتی سرکار نیستیم هم باید از وقتمون لذت ببریم من میرم دستشویی به سلامتی گوش کن چی میگم زنا مثل آهو هستن و مردا شبیه یه شکارچی
هرچی شکارچی سخت تر دنبال آهو بدوئه، اون سریعتر فرار میکنه وقتی شکارچی خسته بشه و متوقف بشه آهو هم متوقف میشه و برمیگرده نگاهش میکنه پس هرچی بیشتر یه زن رو دوست داشته باشی باید بیشتر بهش فضا بدی باید طنابش رو بکشی بعضی وقتا طناب رو محکم نگه میداری
بعضی وقتا یکم شلش میکنی وقتی لازم شد بِکِشیش یه کم بِکِشش منظورت اینه که من شکارچیم و ژان ین آهو؟ اره بلاخره گرفتی چی میگم پس وقتی ازت خواست برین سرقرار کار درستی کردی که قبول نکردی فقط آویزونش کن تا خشک بشه به این میگن موش و گربه بازی نگرار فرار آهو نباش
…تا وقتی شکارچی بخواد …هر زمانی ژان… ژان ین ژان ین؟ انتظار نداشتم که جلستون تو همچین جای رمانتیکی باشه با لائو گائو اومدیم بیرون یکمی استراحت کنیم ادامه بدین …ژان ین. ژان ژان ین ژان ین ژان ین بس کن جناب شکارچی اینجا هیچ آهویی نیست داری هدف اشتباهو دنبال میکنی
گائو جونچی داشت دری وری میگفت ما فقط شوخی میکردیم جدی نگیر جدی نگرفتم ولی تو بهم دروغ گفتی گفتی یه جلسه داری ولی اومدی اینجا خوش گذرونی پس اینجوری موش و گربه بازی میکنی من اشتباه کردم چطور ممکنه؟ واضحه که تقصیر منه چون صادقانه عذرخواهی نکردم تقصیر من بود ژان ین ژان ین
ژان ین ژان ین گوش کن این دفعه واقعا اشتباه از من بود من بی ملاحظه بودم …من اینکه تصمیم گرفتی بدون گفتن به من بری فنگ شی ناراحتم میکنه …ولی بخاطر اینه که چون دوستت دارم من به جایگاهی که تو قلبت دارم اهمیت میدم و میخوام اینو ثابت کنم
…اینکه نادیده گرفتمت هم بخاطر اینه که به هرحال، ژان ین …من از اینکه هربار ناامیدت کردم خیلی پشیمونم من نمیتونم منتظر دفعه ی بعدی ای که قراره ببینمت باشم. …من ♪ پشت هر دری احساسات متفاوتی هست ♪ ♪ قدم های سریع تو زندگی پرمشغله ♪
♪ وقتی از اینجا رد میشی، زمان کندتر میگذره ♪ ♪ اشتیاق من برای با تو بودن بیشتر میشه ♪ ♪ رفت و آمد تو رویاهای شیرین ♪ ♪ تو تنها کسی هستی که میبینمش ♪ ♪ چشمات که به من نگاه میکنن ♪ خوبه بدنش حیف شد اونم همچین صدایی حیف شد بریم
آدما رو از ظاهرشون قضاوت میکنن ♪ منو همونطور که دوستت دارم دوست داشته باش ♪ ♪ بذار بالا پایین شدن ضربان قلب با زندگی هماهنگ بشه ♪ ♪ اشک های هیجان زده یا گرم چشمها رو دنبال کن ♪ ♪ مثل ستاره هایی که از آسمون شب محافظت میکنن ♪
♪ شکاف های تاریک رو با نور پر کن ♪ ♪ همیشه ساکت و آرام ♪ ♪ حس میکنم تو ساحل روبرو هستم ♪ ♪ همیشه عاشق میمونم و تحت تاثیرت قرار میگیرم ♪ ♪ همیشه باور دارم که اینجوری ♪ ♪ دوستم داری ♪ عالیه! عالیه میشه اینجا بشینم؟ حتما. بفرمایین نوشیدنی میخوای؟ اره
آهنگت قشنگ بود این آهنگی که الان خوندی از همه ی ورژنای دیگه ای که شنیدم خیلی بهتر بود ممنونم به سلامتی خواننده ی اینجا هستی؟ یعنی انقدر حرفه ای بنظر میام؟ …شن شن رو شی صبح بخیر لو بن صبح بخیر لائو گائو دیشب همه چی خوب پیش رفت؟ میخوای بهم بخندی؟
ببخش که ناامیدت کردم نگرانتم ولی حالا که میبینم انرژی مثبت ازت ساطع میشه نگرانیم برطرف شد …دیشب، تو و شن رو شی آسانسور اومد اینجا اول درخت رو تکون بدین ممنون باشه یک،دو،هول بدین یک،دو،هول بدین یک،دو،هول بدین ببرینش سمت پایین آقا میشه کمک کنین ون رو تکون بدیم؟ باشه بیایین ون رو هول بدیم باشه بریم یک،دو،هول بدین یک،دو،هول بدین یک،دو،هول بدین آقا، برین کنار داداش. داداش میدونی یه شرکت هرمی گولم زد و پولمو خورد
همه فامیلامو گول زدم و دوستامو بی پول کردم تازه ازش دور شدم تا نتونم پول رو پس بدم نمیتونم برگردم میخواستم یه کاری تو لین جیانگ پیدا کنم چرا نیومدی پیش من؟ آخرش کارم به خوابیدن به خیابون کشید دیگه چه کاری از تو برمیاد؟ تیم نجات تعقیب کننده نور اون چیه دیگه؟
یک تیم نجات غیرنظامی غیر انتفاعی. دل گنده ای داریا من حتی نمیتونم برای خودم غذا پیدا کنم بیخیال چیانگ زی برنامه ات برای آینده چیه؟ نمیتونی که تو خیابون بخوابی همینجوری دنبال کار میگردم بلاخره یه جوری کل پول رو برمیگردونم خیلی خب باید برم بابت نودل ممنون چیانگ زی
منم کار خوبی پیدا نکردم یه کامیون غذا دارم و ونتون میفروشم کوچیکه ولی کارم خوبه قبل از پیدا کردن کار میتونی به من کمک کنی چرا داری گریه میکنی؟ گریه نمیکنم نودلا خیلی تند بود از حقوق کم شکایت نکنیا برای بار سوم درخواست دادم ولی کسی نگرفت تو این ساعت تاکسی گیرمون نمیاد
دکتر ژان- دکتر ژان- منتظر تاکسی هستین؟ نتونستیم بگیریم این ساعت تاکسی گیر نمیاد هیچکس قبول نمیکنه راستی شما با چی میرین؟ تو چرا اومدی؟ به جز من کی قرار بود بیاد؟ سوارشو باید برم خدافظ دکتر ژان خدافظ خدافظ خیلی بامزه ست اون دوست پسر دکتر ژانه. بامزه نیست؟ دما رو ببر بالا بگو ببینم به عنوان دوست پسرت کارمو خوب انجام دادم؟ بد نیست چرا تاکسی هنوز نیومده؟ میدونی چیه نور بوی غذا غذاهای خوشمزه و صدای شاد خانواده چیزایی هستن که همیشه حسرتشو داشتم زندگی ای که حسرتشو داشتی انقدر ساده ست؟ بعد از مرگ مامانم فکر میکردم دیگه نمیتونم بدستش بیارم
ولی حالا دوباره پیداش کردم احمق تا وقتی منو داشته باشی خونه هم داری بیا داغه! خوبه تو نخوردی چطوری؟ سیر شدی؟ اره. دوتا کاسه و نصفی خوردم من اینجا با پدر و مادرم زندگی میکنم فکر کنم تا الان خوابیده باشن بهتره نبرمت داخل نه نه نمیخوام مزاحم پدر و مادرت بشم
این کامیون غذاییه که بهت گفتم این یکی؟ این پول رو بگیر امشب رو برو تو هتل بخواب فردا یه جا برات پیدا میکنیم نه همین کامیون بسه میتونم اینجا بخوابم مگه نه؟ اینجا خوابیدن راحت نیست اون تو جا تنگه بهتر از تو خیابون خوابیدنه که خوبه. خیلیم بزرگه باد و بارون هم نمیاد
همینجا میخوابم مامان، بابا یوان یوان برگشتی بیرون داره بارون میاد خیس شدی؟ اشکالی نداره سرما خوردی؟ چیزی نیست واست نودل داغ درست میکنم چیزی از خوراکی شبانه به من میرسه؟ یکم دیگه مسابقه فوتبال شروع میشه میتونیم نوشیدنی بخوریم میخواین نوشیدنی بخورین؟ پس یکم واستون غذا درست میکنم ممنون مامان خواهش میکنم مراقب باش
ممنونم یوان یوان پسرم لازم نیست از خانوادت تشکر کنی که تو بیرون مشغول کار بودی این عادیه که بیای خونه غذای گرم بخوری و دوش آب گرم بگیری اونجا واینستا برو دوش بگیر و لباساتو عوض کن یکم دیگه غذا هم آماده میشه برو
![المسلسل الصيني الرومانسي “نور الحياة” | “Light Chaser Rescue” حلقة 31 مترجم [علاقة بين طبيبة ومحام] المسلسل الصيني الرومانسي "نور الحياة" | "Light Chaser Rescue" حلقة 31 مترجم [علاقة بين طبيبة ومحام]](https://www.gulfchannels.com/wp-content/uploads/2024/02/1707620362_maxresdefault-1024x576.jpg)