المسلسل الصيني الرومانسي “نور الحياة” | “Light Chaser Rescue” حلقة 23 مترجم [علاقة بين طبيبة ومحام]

    = تیم نجات تعقیب کننده‌ نور= = قسمت بیست و سوم = فقط برو سر اصل مطلب دینگ دینگ دینگ رسانه مینگ می چقدر بهت پول داده؟ من دو برابرشو بهت میدم چقدر؟ دینگ دینگ دینگ دوباره همو دیدیم اصلا انتظارشو نداشتم هنوزم همونقدر رکی خیلی خب حالا که انقدر رکی

    منم مستقیم میرم سر اصل مطلب میدونم که از رسانه مینگ می رفتی میخوام حق کپی رایت کمیکت رو با دو برابر قیمت ازت بخرم آدم باهوش، از یه جا دو بار ضربه نمیخوره هنوز یادم نرفته که مجبورم کردی از ساختمون بپرم راستشو بخوای اون موقع خودت اونکارو کردی

    و هیچ ارتباطی هم به من نداشت تازه بعد اون اتفاق یه صد هزار یوان به حسابت واریز کردم یادت رفته؟ خیلی خب بیا دیگه درمورد گذشته حرف نزنیم چطوره که بیخیال دشمنی گذشته بشیم و یه مسیر جدید رو باهم شروع کنیم؟ آقای ما ولم کن برم دنبال کارم نمیتونم یه مسیر رو

    با تو همراه بشم میدونم هنوز بخاطر اتفاقات گذشته ناراحت و عصبانی هستی خب این دفعه هر شرایطی داشته باشی قبوله از آقای لو میخوام یه قرارداد برامون بنویسه آقای لو دوست توئه باید بهش اعتماد داشته باشی باشه من، ما بائومینگ، به طور جدی این قول رو میدم که تا وقتی

    قبول کنی باهامون قرارداد امضا کنی ما نه تنها تو کارات دخالتی نمیکنیم بلکه یه عالمه پول برات خرج میکنیم تا کمیکت دربرابر کی‌کی دومی نباشه نظرت چیه؟ آقای ما، گوش کن در واقع یه چند تا شرکت الان اومدن سراغم خب من برمیگردم و با دقت درموردش فکر میکنم و وقتی تصمیممو گرفتم

    بهت خبر میدم باشه؟ کی‌کی آیدول توئه نباید این فرصت رو از دست بدی نه آیدول سابق الان دیگه طرفدار کسی نیستم با اجازه دینگ دینگ دینگ ایول …این ژان ین ژان ین، بیا بیرون بیا توضیح بده که مامانم چطوری مرده ژان ین بیا بیرون ژان ین ژان ین- کجایی؟-

    ژائو دونگ لی باز داره دردسر درست میکنه نظم رو بهم نزنین خب که چی؟ ولم کنین بیا بیرون بیا بیرون ولم کنین بیا بیرون ولم کنین ولم کنین بیا بیرون ولم کنین ولم کنین چه خبره؟ بکش کنار بلاخره تشریف آوردی همگی بیایین نگاه کنین تو وقتی مادرم درست و حسابی هوشش سرجاش نبود

    مجبورش کردی وصیت نامه الکی بنویسه چه توضیحی داری؟ چرا میگی الکیه؟ موقع نوشتن وصیت نامه خانم چین کاملا هوشیار بودن حتی یه ویدیو برای ثابت کردنش هم هست علاوه بر این وقتی مادرت بستری شد اصلا این ورا پیدات نشد بعد از اینکه رفت آی سی یو به بهونه ی ملاقات مخفیانه وارد شدی

    و به زور اثر انگشتتش رو رو وصیت نامه ای که خودت نوشته بودی زدی درست میگم؟ این چه آدمیه؟ چطور تونسته همچین خیانتی بکنه؟ باید مجازات بشه اگه از اینجا نری فورا به پلیس زنگ میزنم چه بی تربیت کجا رفتی؟ نرو برگرد [وصیت نامه] تیم نجات تعقیب کننده نور

    ژان چینگ شان، ژان ین به چی نگاه میکنین؟ کجایی؟ یکم دیگه میرسم ژان ین چیکار میکنی؟ تو با اون وکیله ته بانی کردی و پول مامانمو دادی به تیم نجات بابات؟ نمیذارم قسر در بری ژائو دونگ لی میخوای چیکار کنی؟ لو بن، بازم تویی چرا همه جا هستی؟

    دردسر درست نکن ژائو دونگ لی امروز جفتتون رو میکشم بهت گفتم دردسر درست نکن ایست چیکار میکنین؟ با ما بیا ولم کنین ولم کنین ولم کنین … شما دوتا نمیذارم قسر در برین اینو یادتون باشه حالت خوبه؟ تموم شد [اتاق کنفرانس] همه میدونیم که دیشب یکی از اعضای خانواده ی بیمار

    جلوی ورودی بیمارستان با چاقو به دکتر حمله کرد خداروشکر حال دکتر ژان ین خوبه اما این اتفاق مثل زنگ خطری برای ماست در آینده سطح امنیت بیمارستانمون بیشتر میشه مراقب امنیت و سلامتی خودتون باشین رئیس من میخوام یه چیزی بگم تا اونجایی که میدونم این مسئله بخاطر این بوده که دکتر ژان

    تو آی سی یو به بیمار کمک کرد که وصیتشو بنویسه که باعث شد خانواده ی بیمار به شدت عصبی بشه برای همین میخواست ازش انتقام بگیره در مورد این مسئله ترجیح میدم بیمارستان به بقیه ی دکترا آموزشی بده که در آینده بدونن تو همچین موقعیت هایی باید چطوری برخورد کنن بله

    بنظر من وظیفه ی یه دکتر درمان بیماری برای نجات بیماره چطور میتونیم تو مسائل شخصی بیمار دخالت کنیم؟ یعنی داری میگی باید به خواسته ی قبل از مرگ بیمار هیچ توجهی نشون ندیم و بی تفاوت باشیم؟ نباید در مورد این مسئله تنهایی تصمیم گیری میکردی مگه اون اقای وکیل دوست پسرت نیست؟

    با همچین رابطه ی خاصی که دارین نمیشه وصیت نامه ی بیمار رو تنظیم کنین این عادیه که خانوادش بهتون مشکوک بشن من اصلا عذاب وجدان ندارم یه ویدیو هم ضبط کردم شو زی رویی هم اونجا بود بله گوش کن ژان ین ما همه باور داریم که تو خودخواه نیستی

    من خودم این حس انسان دوستانه ات برای کمک به بقیه رو تحسین میکنم ولی باید بدونی که بیمارستان چه جور جاییه قبلا هم بهت یادآوری کرده بودم که به عنوان یه دکتر نباید زیاد از حد به بیمارها نزدیک بشیم مگه برای درمانشون و نجات دادنشون باشه اگه همه دکترا

    مثل تو برخورد کنن دیگه چطوری اوضاع رو کنترل کنیم؟ تو باید به امنیت تمام دکترای این بیمارستان هم فکر کنی دیگه چه حرفی برای گفتن دارین؟ پس خودم صحبت میکنم ژان ین، به عنوان یه پزشک مسئول اصلی ترخیص خصوصی بیمار از بیمارستان بوده بعد از برگشت بیمار ژاین ین تو امور خانوادگی بیمار

    دخالت کرده و باعث نارضایتی شدید خانواده اش شده و اونا هم تو بیمارستان دردسر درست کردن و حتی به طرز وحشیانه ای با چاقو بهش حمله کردن و به طور جدی باعث اختلال در امور عادی بیمارستان شدن ژان ین از فردا به بعد از تمام وظایفت تعلیق میشی منتظر تحقیقات بیمارستان بمون مرخصین

    جدی نگیرش فقط یکم به خودت وقت بده و استراحت کن من خوبم نیازی نیست دلداریم بدین ژان ین من فقط از کار تعلیق شدم اخراج که نشدم چیکار میکنین؟ دکتر چای خیلی زیاده روی کرد جلوی اون همه آدم خجالت زده ات کرد اینا همش مربوط به کاره تقصیر اون نیست

    این بخاطر نفرت از عشقه داره تلافی میکنه- رو شی- برین سرکارتون امیدوارم این مسئله هرچه زودتر تموم شه و بتونی زودتر برگردی امروز ساعت چند کارت تموم میشه؟ بعد از جراحی تو چی؟ من باید اضافه کار وایسم باشه بعد از جراحی بهت زنگ میزنم باشه واسه شام میخوای چی بخوری؟ چیزی نمیخورم چرا؟

    از کار تعلیق شدم حق با تو بود حالا کل بیمارستان میدونن که تو مسائل شخصی بیمار دخالت کردم و سرزنشم کردن روش من خوب نبود بنظر من که خیلیم خوبه اگه تعلیق نشده بودی از کجا وقت پیدا میکردی که بخوای غذا بخوری و استراحت کنی؟ بیا بریم یه غذای حسابی مهمونت میکنم

    همکاریمون مبارک این چیه؟ یه نگاهی بنداز خیلی خوبه خوش به حالت چطوره آقای ما؟ به اندازه کافی صادق هستم؟ عالیه میتونی نسخه کلکسیونی این تم غار رو تو میتینگ مخاطبا نشون بدی میتینگ مخاطبا؟ درسته داریم برنامه ریزی میکنیم که یه میتینگ برای تبلیغ کمیکت برگزار کنیم این

    اولین باریه که جلوی عموم ظاهر میشی مطمئنا میتونه فروشمون رو بالا ببره یعنی قراره معروف بشم؟ البته بعد از این میتینگ تو تبدیل به ستاره ی صنعت کتابهای کمیک میشی هرکسی که کارت رو دوست داشته باشه میاد اونجا تا شخصا زیباییت رو ببینه چطوره؟ هیجان زده ای؟ آقای ما همکاریمون مبارک درسته

    انجمن رو چک کن “میتینگ مخاطبین کمیک فوق العاده ی “تیم نجات تعقیب کننده نور دینگ دینگ قراره میتینگ بذاری؟ میای؟ البته خودم باعث رشدت شدم البته که میام خیلی خنده داری تو باعث رشد من شدی؟ اگه مجبورت نمیکردم که شخصیت ژو منگ منگ رو عوض کنی انقدر معروف میشدی؟ …مینگ مینگ

    خیلی خب، دیگه باید برم سه شنبه آینده ساعت نه صبح اونجا میبینمت خدافظ راستی مراسم تقدیر از مشتری چطور پیش میره؟ همه چی مرتبه سه شنبه ی آینده باشه سه شنبه ی آینده؟ بیا بشین شنیدم که شایعه های موسسه اخیرا رو شور و شوق بقیه تاثیر گذاشته خوشحالم که میدونی سریعتر برگرد و کمکم کن ذهنتیشون رو درست کنم اگه همینجوری ادامه پیدا کنه دیگه کار این موسسه تمومه فقط میتونم یه جا رو پیدا کنم که بقیه ی عمرمو توش بگذرونم انقدرا هم جدی نیست

    این چطوره؟ همه اخیرا سخت کار کردن بیاین امشب باهم شام بخوریم مهمون من عالیه پس ببرمون یه جای خوب باشه یادم رفت یه چیزی رو بهت بگم چی؟ امشب چند نفر دیگه هم قراره باهامون شام بخورن کیا؟ …همکارای بنده همکارات؟ همکارام از موسسه حقوقی میخوای آبرومو ببری؟ چرا زودتر بهم نگفتی؟ چرا؟

    باید قبل از اینکه دوست دخترمو ببرم همکارامو ببینه گزارش میدادم؟ خیلی خب حقیقتو بهت میگم میخوام بهم کمک کنی این اواخر خیلی سرم گرم تمرین و کارای تیم نجات بود کلا از همکارام دور شدم فقط میخوام یه راهی برای جبرانش پیدا کنم بنظرم اگه تورو ببرم اونجا

    جو بینمون خیلی بهتر میشه انقدر بهم اطمینان داری؟ البته به اندازه کافی خوشگل هستی رو رانندگیت تمرکز کن برگشتین خاله یه کم شراب برام بیار باشه مامان، من برگشتم فهمیدم لی آیچی چرا قبل اومدن بهم نگفتی؟ من ازش خواستم بیاد بعد از کار اومدم دنبالت ولی نبودی فکر کردم زودتر رفتی این دفعه

    هردوتون خیلی مشغول کار بودین مخصوصا آیچی که هرروز سرش شلوغ بود خسته نباشی رئیس این حرفو نزنین وظیفه ی منه تو خونه اینجوری صدام نکن بهم بگو خاله من خیلی وقته که تورو خانواده ی خودم میدونم جدی نگیرش مامان به همه اینو میگه راستی مامان میشه مراسم تقدیر رو دوباره تنظیم کنی؟

    اون روز یه کاری دارم چی از مراسم تقدیر مهمتره؟ یکی از دوستای خوبم میتینگ داره ببخشید نمیدونستم اون روز کار داری ولی دیگه به همه مشتریا خبر دادم میترسم اگه زمانش رو تغییر بدیم مشتری ها ناراحت بشن میتینگ ساعت ده صبح شروع میشه پس من زمانمو تنظیم میکنم

    مراسم تقدیر هم که بعد از ظهره کارم که تموم شد بلافاصله میام اونجا باشه؟ نمیشه زمانش رو تغییر داد مینگ مینگ تو باید شرکت رو اولویت قرار بدی مراسم تقدیر به شدت مهمه مربوط به آینده ی شرکته و اینکه میتونیم نگهشون داریم یا نه صداقت و وقت شناسی

    چیزیه که مشتریا تورو باهاش میسنجن حالا که آیچی اینجاست بیا بهم شام بخوریم من شام خوردم بیا باهم غذا بخوریم ساعت تقریبا هفته آقای لو هیچوقت دیر نمیکرد یه چیزی شده نکنه ترافیکه؟ آقای گائو ممکنه این شام خداحافظی باشه چرت و پرت نگین هنوز یه دقیقه مونده نگران نباشین آقای لو اومد

    یه خبری هست خوشبختانه دیر نکردم امروز میخوام رسما یه نفرو بهتون معرفی کنم دوست دخترم ژان ین خوش اومدین بشین سلام به همگی بشین لو بن پس عاشق شدی چیه؟ میخواستی تا آخر عمر مجرد بمونم؟ خیلی خب حالا که همه اومدن بیاین شروع کنیم باشه بیا شراب نخور یکم آب بخور

    چی دوست داری بخوری؟ برات سفارش میدم نیازی نیست همه چی خوبه مشکلی نیست واقعا کارت درسته آقای لو کلی نگرانت بودیم فکر میکردیم دیگه نمیخوای کار کنی و قراره از پیشمون بری ولی حالا بنظر میاد که عاشق شدی و نمیتونی دل بکنی راستی ژان ین، شغلت چیه؟ من تو بیمارستان مرکزی دکتر هستم

    ایول- فرشته ی سفید پوش- در آینده اگه رفتیم بیمارستان بهت زحمت میدیم بهتره اینکارو نکنین اخه کی دلش میخواد بره بیمارستان؟ درسته بهتره اینکارو نکنیم بیایین. برای خوش آمد گویی بیاین به دکتر ژان بنوشیم خیلی خب خوش اومدی دکتر ژان شراب نریخته اون آب میخوره خیلی ازش مراقبت میکنیا مگه منو نمیشناسی؟

    نگرانم وقتی ازدواج کردین عذاب بکشی من که حس میکنم بزرگترین معامله ی دنیا رو به انجام دادم بیایین به سلامتی همگی باهم به سلامتی به سلامتی به سلامتی واقعا از اینکه تصمیم گرفتی تو موسسه بمونی خوشحالم فکر میکردم با کار خیریه ی من مشکل داری من از رفاه عمومی حمایت میکنم

    و به اون داوطلبا هم احترام میذارم با این حال، نجات رفاه عمومی باید شخصا انجام بشه و کلی هم وقت و انرژی از آدم میگیره به عنوان یه وکیل اجازه ی این کار رو نداریم برای تو راحت نبوده که به اینجا برسی برات احساس تاسف میکنم هر انتخاب تو زندگی نیاز به فداکاری

    و مبادله داره شاید این انتخابم برای امدادگری روی ساعات کاریم تاثیر بذاره ولی در عین حال خیلی چیزا رو بهم میده میدونم معنای بخشش چیه و منظور از ایمان چی هست تو واضح تر از من فکر میکنی و حیله گرانه تر از من کاراتو پیش میبری من دیگه دارم پیر میشم

    و نگرانی های زیادی دارم خودت تو هم مسئولیت ها و وظایف خودتو داری مثلا ساختن یه موسسه حقوقی درجه یک و همینطور پیش روی همراه با بقیه ممنونم لائو گائو اون موقع عصبی بود منظورت چیه؟ بذار بهت بگم اولین باری که اومد موسسه خیلی کله اش داغ بود پرونده هایی رو قبول میکرد

    که بقیه جرات نداشتن حتی جرات کرد پرونده های منم بدزده موفق شد؟ خودم بهش اجازه دادم اگه انجامش میداد و موفق میشد پس بخاطر توانایی خودش بود دکتر ژان، الان دیگه نمیدونم چی بگم میدونی؟ پس بنظر میاد که حق با منه اون از پسش براومده و کارشم خوب انجام داده …میخواستم بپرسم

    دیگه چیه؟ میخواستم بپرسم نوشیدنیتو بخور این آقای لو مگه چه خوبی ای داره؟ حالا میفهمم که پرونده های هم جنس باهم زندگی میکنن (کبوتر با کبوتر باز با باز) واقعا بهم میاین بیایین بنوشیم بیاین به سلامتی دکتر ژان خیلی خب خوش اومدی لائو گائو داری پشت سرم بد حرف میزنی؟

    اونایی که پشتت بد حرف زدن دکتر ژان همشون رو رد کرد تنها چیزی که مونده غبطه خوردن و حسادت و عشقه واقعا اینطوره اگه حسودیت شده راحت میتونی مشکلو حل کنی تو بیمارستان دکتر ژان پرستار و دکتر خوشگل زیاده جدی میگیرما دکتر ژان فرشته ی سفید پوش خوشحالی من

    بستگی به تو داره با این تواناییای آقای گائو بازم لازمه یه نفر رو بهت معرفی کنن؟ میتونی از لو بن بپرسی وقتی سرمون گرم کار میشه دیگه فقط موکل ها و شاهدا رو میبینیم اصلا هیچ پتانسیلی برای عشق وجود نداره درسته برای همینم دایره اجتماعیم انقدر ساده ست

    آقای گائو، تایپ ایده آلت چیه؟ شاید یکی مثل دکتر ژان؟ داری به چی فکر میکنی؟ نه خیرم نمیشه اون محدوده. کلا یدونه ازش هست نسخه تقلبی میخوای؟ خب بهتره به یه نفر دیگه معرفیم کنی منم دنبال یه آدم خاص میگردم برای همین به سلامتی دکتر ژان مینوشم خیلی خب نیازی نیست همه باهم

    دکتر ژان قراره جراحی کنه این مسئله مرگ و زندگیه من به جاش میخورم نیازی نیست اون واقعا مثل محافظشه خانم رائو بفرمایین آقای مینگ ایشون طراح نمونه اولیه ست که دنبالش میگشتین سلام آقای مینگ سلام بفرمایین بشینین خانم رائو درسته؟ من میخوام نمونه اولیه این مجموعه از

    شخصیت ها رو به دلخواه خودم سفارش بدم خیلی خب ولی باید یک ماهی منتظر بمونین سه شنبه ی بعدی میخوامش میترسم نتونم انجامش بدم تا هفته ی بعدی دیگه حداقل دوتاشو بتونم درست کنم یوان یوان، گوش کن چی میگم این میتینگ خیلی واسم مهمه باید درخشان ترین لباس رو واسم انتخاب کنی

    چه سبکی میخوای؟ سبکش مهم نیست فقط میخوام نفس گیر باشه …این مثل صحنه ی خواستگاریه بنظر نمیاد رنگش مناسبم باشه انقدر مسخرم نکن یکیشو انتخاب کن این چطوره؟ شیونگ فی کی قراره ازت خواستگاری کنه؟ این یکی خوب بنظر میاد بذار قیمتشو ببینم اگه خواستگاری نکنه هم مهم نیست خودم خواستگاری میکنم

    باشه خیلی خب منتظر میمونم میرم اینو امتحان کنم همگی چطوره باهم عکس بگیریم؟ نگاه کن دینگ دینگ دینگ این طرفدارای دو آتیشه بهترین اثبات برای معروفیت تو هستن دیگه وقتشه بیا یکم سوالات میزبان رو مرور کنیم ..وقتی رفتی رو یه لحظه صبر کن اومدی؟ امیدوارم بهتون خوش بگذره با اجازه سلام آقای جین

    سلام بیا اول امضا کنین الان نباید حواست پرت باشه از این طرف بیا دوباره سوالاتو تمرین کنیم چیشد که ایده ی ساخت این کمیک به ذهنت رسید؟ ژو مینگ مینگ ایشون حسابدار اصلیمون هستن آقای جین سلام آقای جین خانمها و آقایون …مخاطبین عزیز حالا هیجان انگیز ترین لحظه فرا رسیده

    به خانم دینگ دینگ دینگ نویسنده و کاریکاتوریست کمیک تیم نجات تعقیب کننده نور خوش آمد بگین دینگ دینگ دینگ سلام به همگی، من دینگ دینگ دینگ هستم فکر میکنم هرکسی که اینجا حضور داره باید درمورد اینکه خانم دینگ دینگ دینگ چطور به ذهنش رسید که کمیک

    تیم نجات تعقیب کننده نور رو بسازه کنجکاوه درسته؟ بله بذارین اولین سوال رو ازتون بپرسم از کمیک من خوشتون میاد؟ بله ممنونم درمورد داستان باهاتون حرف میزنم من این کمیک رو بر اساس تجربه ی شخصی نوشتم تو زلزله ی فنگ چی منم تو اون منطقه بودم و تونستم تیم نجات

    تعقیب کننده نور رو بشناسم قبلا هیچوقت فکرشم نمیکردم که بتونم کمکی به این دنیا بکنم اما اونا باعث شدن بفهمم وجود من تو این دنیا هم یه معنای کوچیکی داره و یه آدم خیلی خاص رو هم ملاقات کردم اون میخواست به آدمها کمک کنه اما متاسفانه دل نازک بود اون تجهیزات

    امدادرسانی رو اون همه راه تا مناطق آسیب دیده آورد اما بخاطر یه قطره خون غش کرد و از حال رفت وقتی دید یه نفر تو آب افتاده بدون هیچ تردیدی پرید تو آب که نجاتش بده بعضی وقتا خیلی عصبانیم میکنه اما بعضی وقتها هم این حس عدالت طلبیش تحت تاثیر قرارم میده

    اون شخص ژو منگ منگه؟ ژو منگ منگ گفت که چه حسی بهت داره؟ بهت اعتراف کرده؟ قراره باهم باشین؟ میخواین باهم باشین؟ واقعا؟ ممنونم خواهش میکنم همگی برین تو صف خانم دینگ دینگ دینگ من خیلی دوستون دارم خانم میشه برام بنویسین “موفق باشی”؟ بیا ممنونم خانم دینگ دینگ دینگ من خیلی دوستون دارم

    ممنونم خانم دینگ دینگ، خیلی دوستون دارم بلاخره دیدمتون لطفا نظم رو رعایت کنین ممنونم یکی یکی ممنونم خیلی دوستون دارم گردهمایی برای عشق تعقیب نور برای عشق بیا بریم هنوز خوابیدی دیر شده بیدارشو اگه به خوابیدن ادامه بدی مجبور میشم اقدامات اضطراری انجام بدم مجازات ورود غیرقانونی به یه خونه چیه؟

    حبس از سه سال بیشتر نیست اما من میخوام به حبس ابد محکومم کنی بلند شو درست به موقع صبحانه ات آماده ست بعضی وقتا واقعا بهت حسودیم میشه با اینکه فقط یه دوست پسر داری ولی انگار چند نفره این یعنی سلیقه ی خوب و خواسته ی زیادی دارم بلاخره یه روز مرخصی داری

    برنامه ای نداری؟ من همیشه سرم شلوغ بود و هیچوقتم بیکار نبودم وقتی بیکار میشم دیگه نمیدونم چیکار کنم تیم نجات اخیرا به یه مربی غواصی نیاز داره نه به هرحال که باید به ژو مینگ مینگ آموزش بدی بنظرت خوب نیست به بقیه هم آموزش بدی؟ گفتم نه دکتر ژان

    تو کارت تو غواصی خوبه هم تیمی هاتو میشناسی و همیشه به بقیه کمک میکنی تو چندین عملیات نجات هم شرکت داشتی و خیلی خوب باهاشون همکاری کردی تو بهترین گزینه ای فکر میکنی کاپیتان چینگ شان ازم خواسته بگم بیای؟ دیگه کی میتونه باشه؟ کاپیتان چینگ شان یه کاری داره و یه مدت نیست

    این دفعه من صادقانه به عنوان یکی از اعضای تیم و دوست پسرت ازت خواهش میکنم دکتر ژان عشق به این بزرگی داره چطور میتونی همچین فرصتی رو از دست بدی؟ از کی تا حالا آقای لو انقدر شیرین زبون شده؟ میدونستم موافقت میکنی غواصی ای که معمولا تو امدادگری انجام میشه

    غواصی اسکوبا هست (غواصی با دستگاه تنفسی) از نظر تئوری، غواصی اسکوبا نیازی به مهارتهای شناگری نداره چون درواقع براساس تجهیزاته ولی برای آموزش امروز میخوام که به عنوان شنا در نظر بگیرینش چون به محض اینکه وارد آب میشین اولین کاری که باید انجام بدین مقابله با ترس از آّبه بنابراین

    امیدوارم بتونین با آب مثل دوستتون رفتار کنین همیشه به این فکر نکنین که چطور به دستش بیارین یا بهش غلبه کنین بلکه به این فکر کنین که چطور ازش استفاده کنین خوبه- عالیه- چن شینگ بله میتونی شنا کنی؟ بله مربی پس نشونمون بده مشکلی نیست وو کونگ بله مراقبش باش حتما برو پایین

    اسکورت اومدم که ازت مراقبت کنم میخوام انقدر شجاع باشم که برم توی آب زودباش برو ازش مراقبت کن اومدی اما تمرین نمیکنی چیشده؟ جرات ندارم برم تو آب دنبال ژو مینگ مینگی؟ نه نمیدونم این مدت داره چیکار میکنه بنظر میاد سرش شلوغه چندین بار سر تمرین نیومده

    مگه اون فقط یه بچه پولدار نیست که هیچ کاری هم نمیکنه؟ چطور ممکنه سرش شلوغ باشه؟ بنظر میاد این پسره واقعا لایق دوست داشتن نیست من که دوستش ندارم پس برای چی اومدی اینجا تازه تو میتینگ که اینجوری بنظر نمیومد باشه قبلا دوسش داشتم ولی الان دیگه ندارم جمع بشین

    بنظر نمیاد آدم خوبی باشه فقط به عنوان وکیل آدم بدا کار میکنه؟ اون شریک ارشد موسسه حقوقیشونه فراموشش کن وایسا دوباره که نگاش میکنم بنظر نخبه گرا میاد خب پس یه قراری واسمون بذار نگاه کن من هفته ی دیگه مرخصیم دیگه مگه نه؟ اون لو بنه؟ داره با یه زن دیگه غذا میخوره

    ساکت، اون دستیارشه میشناسمش این پرونده رو خوندم شانسی برای برنده شدن نداره ولی گائو جونچی ازم خواسته این پرونده رو ببرم به این موکل اهمیت خیلی زیادی میده این پرونده خیلی درگیری داره برنده شدن لزوما بهترین چیز برای موکل نیست باختن میتونه باعث بشه دل آدما رو بدست بیاری ولی شاید نتونم

    گائو جونچی رو متقاعد کنم که باخت رو قبول کنه لازم نیست اونو متقاعد کنی با موکلت حرف بزن فهمیدم تو همیشه ذهن بازی داری همیشه مسائل رو عمیق تر از بقیه در نظر میگیری واقعا تحسینت میکنم تو که دیگه از گروه من رفتی لازم نیست چاپلوسی کنی هنوزم ارتباط برقرار کردن با

    گائو جونچی واست سخته؟ با همچین پرونده ی ساده ای اومدی سراغ من فراموشش کن فکر میکردم دنبال کردن اون منو به هدفم نزدیکتر میکنه به ذهنم نرسید که که اون فقط مسئول روابط عمومی میخواد شاید واقعا آدم اشتباهی رو انتخاب کردم تو انتخابا هیچ درست و غلطی وجود نداره

    هر مسیری میتونه به سمت پیشرفت ببرتت فقط بستگی به روندی داره که طی میکنی مطمئنم میتونی انجامش بدی انقدر بهم اعتماد داری؟ سلام قربان اینم از شرابتون ما شراب سفارش ندادیم خانمی که اونطرف نشستن براتون سفارش دادن لطفا بهش بگین که بابت شراب ازشون ممنونم باشه فقط یه شراب؟ دیگه چی؟

    حق مالکیتت رو نشون بده باید بهش بفهمونی که لو بن دوست دختر داره اینجوری به راحتی بیخیال میشه درسته؟ بیا تا گرمه غذامونو بخوریم دستیارها بزرگترین خطر بالقوه هستن تو باید مراقب باشی فهمیدی؟